نام نویسنده: علی مصری

محتوای ویژه, استاد فریدون فریور, مقالات علمی, همه موضوعات, هیپنوتیزم و مانیه تیزم

درسهایی از خودشناسی و خودسازی – بخش 5

درس پنجم
تقویت اراده

درست است که در بخش ها قبل، دو قسمت علمی و عملی را مشخص کرده ایم ولی در حقیقت قسمت علمی درسها به طور کلی عملی هم میباشد، گام به گام پیش میرویم آنچه میخوانیم آن را یاد میگیریم تا اینجا متوجه شده ایم:
1- باید برنامه ی روزانه داشته باشیم.

2- باید ورزش بکنیم و مرتب برنامه ی تلقین به نفس و تنفس عمیق داشته و اندام ورزیده ای داشته باشیم.

3- در همه ی کارهای خود اراده را دخالت دهیم.

4- از چشمهای خود مواظبت به عمل آورده و بهداشت آن را مراعات کنیم.

5- به خویشتن تلقین کرده و همواره در تمام امور تلقین به نفس را فراموش ننماییم.

پس بحث امروز ما در مورد تربیت و تقویت اراده است. در ظاهر کسی را میتوانیم با اراده بخوانیم که با بودن مشکلات زندگی و موانع گوناگون جداً در تعقیب هدف مقصود خود باشد و تا خواسته ی خود را جامه عمل نپوشاند از کار خسته نشود. شخصی که اراده قوی دارد برای این که از کار نتیجه ی خوبی بگیرد هدف را طوری انتخاب میکند که مانعی برای انجام آن پیش نیاید یا غیرممکنی در آن رسوخ ننماید، پس برنامه ای که تنظیم میکنید ابتدا باید ساده و آسان باشد تا شخص مبتدی از نرسیدن به آن یا قسمتی از آن در خود احساس شکست ننماید. با توجه به گفتار بالا لازم است برنامه ی روزانه اگر تمام وقت ما را در روز هم نگیرد اقلاً طوری باشد که نمایشی از نقش ما در آن مشاهده شود تا در طی روز انصرافی در ما ایجاد نگردد. سپس با این ترتیب برنامه خود را توسعه داده و شامل تمام روز و تمام ساعات کار و استراحت میکنیم. بهترین روش برای تقویت و تربیت اراده همانا اجرای برنامه ی روزانه میباشد. پس در تنظیم آن باید بیشتر دقت به عمل آید.
راهی را که برای رسیدن به مقصد یا مقصود انتخاب میکنید ایستادگی و مقاومت را توشه ی آن سازید، بخصوص توجه داشته باشید سنگ بزرگ علامت نزدن است، مثل لقمه ی بزرگ میماند که خوردنش مقدور نیست.
موفقیت در یك عمل ارادی که برای انجام آن اراده کرده اید و خواسته ی شما است در تقویت اراده مفید واقع میشود. با توجه به این كه یك عمل ارادی دارای مراحلی است و خواسته ی شما باید با تفکر عمیق و مطالعه ی جوانب آن به مرور این مراحل را بگذراند بدان جهت به این موضوع بیشتر توجه میشود.

ادامه مطلب برای اعضای ویژه سایت در دسترس است.

ادامه این محتوا یا لینک های دانلود را فقط اعضای ویژه می توانند مشاهده کنند. با کلیک بر روی دکمه زیر، عضو ویژه سایت شوید.

خلاصه کتاب, عشق و رابطه, محتوای ویژه

چرا «خوب» دیگر کافی نیست: سفری از خوب به عالی

مقدمه: اگر از تلاش مداوم برای
«خوب بودن» خسته شده‌اید ، این کتاب برای شماست. در دنیای امروز، خوب بودن فقط شما را در میانه میدان نگه می‌دارد؛ برای پیشرفت و درخشش، باید فراتر بروید. این کتاب یک راهنمای عملی و الهام‌بخش است که شما را از دام «خوب بودن» رها می‌کند و به سمت دروازه‌های «عظمت» هدایت می‌کند. با روایتی صمیمی و داستان‌های واقعی، در این سفر به شما کمک می‌کنم تا با خود درونی خود آشتی کنید و قدرت پنهان خود را برای ساختن زندگی‌ای که واقعاً آرزویش را دارید، کشف کنید. آماده‌اید که از همین امروز یک قدم جلوتر بروید؟

فصل اول: با این همه تلاش، چرا هنوز به آنچه می‌خواهم نمی‌رسم؟

گاهی اوقات زندگی مثل یک بازی به نظر می‌رسد که قوانین آن ناگهان تغییر کرده‌اند و هیچ‌کس به ما نگفته است. ما با تمام وجود تلاش می‌کنیم، همان کارهایی را انجام می‌دهیم که والدینمان انجام می‌دادند، اما به نتایج دلخواه نمی‌رسیم. انگار چیزی اشتباه است. این احساس شکست و سردرگمی در نسل ما گسترده است، نسلی که به او آموخته شده بود که سخت‌کوشی همیشه نتیجه می‌دهد. اما امروز می‌بینیم که سخت‌کوشی به تنهایی کافی نیست. این درک دردناک آغاز سفر ماست: پذیرش اینکه دنیا دیگر آن چیزی نیست که بود و تلاش «خوب» دیگر پاداش «خوب» به همراه ندارد. در واقع، خوب بودن امروز فقط ما را در یک حلقه بی‌پایان از نتایج متوسط ​​نگه می‌دارد، که ممکن است برای بقا کافی باشد اما برای رشد و درخشش کافی نیست.

 

همه ما با این احساس آشنا هستیم. یک دانشجوی پزشکی را در نظر بگیرید که ساعت‌ها درس می‌خواند و در نهایت با معدل خوب فارغ‌التحصیل می‌شود. در گذشته، معدل خوب، شغل مناسبی را تضمین می‌کرد. اما امروزه، تعداد پزشکان خوب از همیشه بیشتر است و برای رسیدن به بهترین موقعیت‌ها، خوب بودن دیگر کافی نیست؛ باید عالی باشید. باید فراتر از دیگران بروید و کاری انجام دهید که شما را متمایز کند. این اصل نه تنها در دنیای حرفه‌ای، بلکه در تمام جنبه‌های زندگی صدق می‌کند: ازدواج، روابط خانوادگی، حتی سرگرمی‌ها و ورزش. رقابت در همه جا وجود دارد و استانداردها به طرز باورنکردنی افزایش یافته‌اند. این تغییرات ما را به سمت بحران هویت شخصی سوق می‌دهد، جایی که ارزش‌های قدیمی دیگر مؤثر نیستند و ما مجبور می‌شویم خودمان قوانین جدید را کشف کنیم.

حتی در دنیای هنر و خلاقیت، این قانون صادق است. نمونه‌های زیادی وجود دارد، از نقاشانی که آثارشان زمانی خارق‌العاده به نظر می‌رسید اما اکنون در موزه‌ها خاک می‌خورد تا خوانندگانی که صدای خوبی داشتند اما هرگز به شهرت جهانی نرسیدند. چرا؟ چون در دنیای امروز، خوب بودن در یک زمینه به تنهایی کافی نیست. شما باید یک هنرمند کامل باشید: کسی که علاوه بر استعداد، در رسانه‌های اجتماعی فعال باشد، ارتباطات عمیقی با مخاطبان خود برقرار کند و داستانی جذاب برای گفتن داشته باشد. همه اینها نشان می‌دهد که برای درخشیدن، باید فراتر از مهارت صرف بروید؛ باید یک کلمه کلیدی جدید برای موفقیت پیدا کنید و آن کلمه چیزی جز «عالی» نیست.

دنیا دیگر به عملکرد «خوب» پاداش نمی‌دهد. امروزه، عملکرد «خوب» فقط به نتایج «ضعیف» منجر می‌شود . دلیل این امر ساده است: با دسترسی گسترده به اطلاعات و ابزارهای پیشرفته، همه می‌توانند خوب باشند. در هر زمینه‌ای که نگاه کنید، از طراحی گرافیک گرفته تا برنامه‌نویسی، افراد بی‌شماری را با مهارت‌های خوب می‌بینید. بنابراین اگر سعی کنید با همان مهارت‌ها وارد بازار کار شوید، فقط به یک نتیجه متوسط، یک حقوق متوسط، یک موقعیت متوسط ​​و یک زندگی متوسط ​​دست خواهید یافت. این یک حقیقت تلخ است، اما پذیرش آن اولین قدم برای تغییر است. باید بیدار شویم و ببینیم که دیگر نمی‌توانیم با طرز فکر قدیمی به موفقیت دست یابیم.

 

در گذشته، داشتن مدرک خوب از یک دانشگاه خوب برای یافتن شغل خوب کافی بود. اما امروزه، مدرک خوب فقط یک نقطه ورود به رقابت است. مهم‌تر از آن، مهارت‌هایی است که در طول زندگی می‌آموزید و تجربیاتی که کسب می‌کنید. این باعث شده است که بسیاری از ما، با وجود تمام تلاش‌هایمان، احساس بی‌ارزشی کنیم. انگار وارد مسابقه‌ای شده‌ایم که خط پایان آن جابجا شده است. ما همچنان می‌دویم، اما هرگز به خط پایان نمی‌رسیم. این سردرگمی و ناامیدی ریشه بسیاری از مشکلات ما در عصر حاضر است: از فرسودگی شغلی گرفته تا اضطراب و احساس ناامنی.

ادامه این محتوا یا لینک های دانلود را فقط اعضای ویژه می توانند مشاهده کنند. با کلیک بر روی دکمه زیر، عضو ویژه سایت شوید.

محتوای ویژه, خلاصه کتاب, عشق و رابطه, همه موضوعات

از باید تا باید: نقشه راه به سوی یک زندگی بی‌نظیر

چرا هرگز به اهدافتان نمی‌رسید؟ | راز تبدیل شدن به یک فرد شکست‌ناپذیر

مقدمه:
در دنیایی پر از فهرست «بایدها» و اهداف محقق نشده، آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید که چرا با وجود تمام تلاش‌هایتان، هنوز در همان نقطه شروع ایستاده‌اید؟ این کتاب پاسخی جسورانه به این سوال ارائه می‌دهد و به شما نشان می‌دهد که مشکل تلاش شما نیست، بلکه طرز فکر شماست. «از باید تا باید» نقشه راهی برای زندگی است که در آن آرزوها به تعهداتی ناگسستنی تبدیل می‌شوند. اگر آماده‌اید تا از چرخه بی‌پایان بهانه‌ها رها شوید و به زندگی قدرتمندی قدم بگذارید، سفر شما از اینجا آغاز می‌شود.

فصل اول: چرا «بایدها» شکست می‌خورند؟
شاید بزرگترین دروغی که هر روز به خودمان می‌گوییم از یک کلمه ساده و پنج حرفی ساخته شده باشد: باید . باید ورزش کنم، باید بیشتر درس بخوانم، باید برای آینده‌ام پول پس‌انداز کنم. این کلمات به نظر نقشه خوبی برای یک زندگی بهتر می‌آیند، اما اگر دقیق‌تر نگاه کنید، متوجه خواهید شد که چیزی پشت آنها پنهان شده و مانع از پیشرفت ما می‌شود. آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید که چرا با وجود تمام تلاش‌هایتان، لیست کارهای ناتمام شما هر روز طولانی‌تر می‌شود و اهدافتان به تعویق می‌افتند؟ این کتاب به شما نشان می‌دهد که چرا این اتفاق می‌افتد و چگونه می‌توانید برای همیشه جلوی آن را بگیرید. مشکل اصلی تلاش شما نیست، بلکه طرز فکر شما نسبت به این «بایدها» است.

اگر واقعاً می‌خواهید به اهدافتان برسید، باید با پذیرش این حقیقت تلخ شروع کنید که این کلمات فقط توهم موفقیت را ایجاد می‌کنند. آنها به ما حس کاذب کنترل می‌دهند، در حالی که در واقعیت، ما را در چرخه‌ای بی‌پایان از ناامیدی و رکود گرفتار می‌کنند. این «بایدها» مانند وعده‌های دروغینی هستند که به راحتی ذهن ما را فریب می‌دهند. ما هر شب به امید اینکه فردا متفاوت باشد، به خواب می‌رویم، اما صبح با همان لیست ناتمام از خواب بیدار می‌شویم. این داستان بسیاری از مردم است و ممکن است داستان شما نیز باشد.

اگر از خودتان بپرسید چرا این اتفاق می‌افتد، پاسخ در یک کلمه نهفته است: مقاومت. مقاومت نیروی پنهان و قدرتمندی است که در برابر هر اقدام مثبتی که قصد انجام آن را داریم، می‌ایستد. این مقاومت، بهانه‌هایی مانند «الان وقت ندارم»، «خیلی خسته‌ام» و «فردا انجامش می‌دهم» را در ذهن ما می‌پروراند. این بهانه‌ها ابزاری هستند که «بایدها» برای بقا از آنها استفاده می‌کنند. وقتی یک کار برای ما فقط یک «باید» باشد، ذهن ما به راحتی راه فراری برای آن پیدا می‌کند و ما را به سمت ساده‌ترین مسیر هدایت می‌کند.

اما زندگی افراد موفق و بزرگ از این قاعده پیروی نمی‌کند. آنها از همان ابتدا فهمیده‌اند که برای هیچ هدف بزرگی نمی‌توانند به «بایدها» تکیه کنند. برای آنها، هدف به یک اجبار درونی تبدیل شده است، یک خط قرمز که عبور از آن غیرممکن است. این تفاوت اساسی بین یک آرزوی خام و یک تعهد واقعی است. «بایدها» فقط یک آرزو هستند و همیشه راه فراری برای آنها وجود دارد، اما «بایدها» راه فراری ندارند. آنها مانند نفس کشیدن هستند و بخشی از وجود شما می‌شوند.

یک «باید» نیروی بسیار قدرتمندی است، زیرا شما را از چنگال بهانه‌ها آزاد می‌کند و به شما قدرت می‌دهد تا حتی در روزهایی که احساس خوبی ندارید، به کار خود ادامه دهید. در واقع، افراد موفق به دلیل یک «باید» دست به اقدام می‌زنند، نه یک «باید». برای آنها، انجام یک کار یک انتخاب نیست، بلکه یک اجبار درونی است. برای یک قهرمان المپیک، تمرین کردن یک «باید» نیست، بلکه یک «باید» است که هویت آنها را شکل می‌دهد.

تصور کنید که ذهن شما مانند یک کامپیوتر برنامه‌ریزی شده است. وقتی یک «باید» را وارد آن می‌کنید، در واقع یک دستور مشروط می‌دهید: «اگر شرایط خوب است، این کار را انجام بده.» اما وقتی یک «باید» را وارد می‌کنید، در واقع یک دستور مطلق می‌دهید: «این کار باید انجام شود، بدون هیچ شرطی.» تنها با چنین تغییری در برنامه‌ریزی ذهنی می‌توانید از چرخه‌های تکراری شکست رهایی یابید. این تغییر اولین قدم برای ورود به زندگی‌ای است که در آن اهداف شما دیگر آرزو نیستند، بلکه به واقعیت تبدیل می‌شوند.

در این فصل، به شما کمک می‌کنم عمیق‌ترین «بایدها»ی خود را شناسایی کنید، همان‌هایی که سال‌ها شما را راکد نگه داشته‌اند. شاید این «بایدها» مربوط به شغل، روابط یا سلامتی شما باشند.

ادامه این محتوا یا لینک های دانلود را فقط اعضای ویژه می توانند مشاهده کنند. با کلیک بر روی دکمه زیر، عضو ویژه سایت شوید.

محتوای ویژه, استاد فریدون فریور, مقالات علمی, همه موضوعات, هیپنوتیزم و مانیه تیزم

درسهایی از خودشناسی و خودسازی – بخش 4

درس چهارم

تلقین به نفس (قسمت دوم)

در جزوه ی سوم اصولی را یاد گرفتیم و با تلقین به نفس آشنایی پیدا کردیم. حال به آموزش خود ادامه میدهیم. هرچیزی را که طالب باشیم اگر وجود نداشته باشد و در دسترس قرار نگیرد، اجباراً از مشابه آن استفاده خواهیم کرد. این مشابه را که به اجبار قبول میکنیم خودمان انتخاب نکرده ایم بلکه دیگری با آشنایی قبلی که از آن دارد به ما معرفی می کند. در نتیجه ی تلقین ایشان، در ما ایجاد القاء کرده و آن را قبول میکنیم.
در تلقین به طور کلی آماده کردن طرف یا معمول برای قبول کردن آن زمینه ی تلقین پذیری را باید در نظر گرفت. پس یکی از اساسی ترین شرط در عمل تلقین، زمینه پذیرش آن است که به نام تلقین پذیری می شناسیم. پذیرش تلقین، آماده کردن طرف (معمول) برای پذیرش در این دانش خود یك هنر است. این هنر را باید آموخت و با مهارت آن را به کار گرفت.

برای خواب کردن اصولی را میشناسیم که یك یك به آنها اشاره می کنم. برای تلقین، کسی را روی صندلی راحت مینشانم و به او میگویم (بخواب… در تمام اعضای بدنتان آرامش احساس میکنید، بخواب بخواب.
همچنین برای وصول به نتیجه به تلقینات خود اضافه میکنیم:
کاملاً راحت هستید. احساس آرامش میکنید. بخوابید، راحت بخوابید.
آیا با این گفتار و با این تلقین میتوان به طور ساده یکی را بخواب برد. شاید از صد نفر بتوان دو نفر را خواب کرد. با این کیفیت از کار خودمان نتیجه مثبتی نخواهیم گرفت. لازم است از طریقه ی دیگری استفاده کنیم. برای هیپنوتیزم شخصی را روی صندلی مینشانیم به او میگوییم: به این نقطه نگاه کنید. راحت هستید.
در این موقع چراغی را که نورش بی اندازه زیاد است یا طبلی که صدای آن بی نهایت بلند است روشن میکنیم یا به صدا در میآوریم. شخص معمول در این وضع چه حالتی پیدا خواهد کرد؟ آیا به ما نخواهند گفت که ممکن است این عمل، ایجاد ناراحتی هایی در معمول بکند.
برای این که در هیپنوتیزم موفقیتی حاصل شود عده ای از دانشمندان، روانشناسان و دکترها، مطالعه کرده و ابتکاراتی بخرج داده و وسایلی نیز ساختند، چون دیسك هیپنوتیك و آینه ی گردان از این قبیل وسایل گوناگون که میتوان با آنها سوژه رابخواب برد. آن وقت اشاره میکنند باید سوژه دارای چه شرایطی و چه امراض و بیماری باشد تا بخواب رود. این نیز محرز است که عده ی کمی را میتوان با این طریق خواب کرد. بخصوص اگر بیماری داشته باشند کار مشکل تر خواهد شد. همین صدا و نور هم ممکن است ناراحتی هایی در معمول به وجود آورد.
پس ما نیاز به وسایل دیگر و راههای دیگر داریم تا بتوانیم در کار خود موفقیت پیدا کنیم. این دانش همانا خودشناسی و خودسازی است که در این جا با نام (مانیه تیزم) معرفی میشود. در ریشه، همان فلسفه و معرفت و دانش شرق است که به غرب کشیده شده است. آنانی که میگویند هیپنوتیزم مدرن شده ی مانیه تیزم است، كاملاً در اشتباه اند. عرفان و معرفت مشرق زمین است که غربی ها از آن استفاده کرده و با تغییر حال و احوال نامی بر آن گذاشته و به خود اختصاص داده اند. بالاخره با تحت تأثیر گرفتن سوژه و ایجاد القاء در وی و نگاه کردن به یك نقطه ی ثابت به راحتی میتوانیم اشخاص سالم را به خواب ببریم. این موضوع خوابهای مرکب یا مخلوط را به یاد می آورد که در کتابهای خود (نقطه ی سیاه) و (هیپنوتیزم و تلقین) به آن اشاره کرده ام که میتوانید کتابها را از بخش پشتیبانی سایت دریافت کنید.
پس اصل و اساس این علم و دانش خودشناسی، قدرت مغناطیسی است که باید با انجام تمرینات و به مرور زمان آن را یاد گرفت.

ادامه این محتوا یا لینک های دانلود را فقط اعضای ویژه می توانند مشاهده کنند. با کلیک بر روی دکمه زیر، عضو ویژه سایت شوید.

استاد فریدون فریور, محتوای ویژه, مقالات علمی, همه موضوعات, هیپنوتیزم و مانیه تیزم

درسهایی از خودشناسی و خودسازی – بخش 3

درس سوم

تلقین به نفس

یکی از ارکان مهم دانش مغناطیس شخصی (مانیه تیزم)، تلقین به نفس است. با خویشتن حرف زدن، خود را انتقاد کردن، در اتاق خلوت نیمه روشن نشستن، به گذشته تفکر کردن، بالاخره خود را محاکمه نمودن، همیشه باید این رکن را در نظر گرفته، همواره با تلقین به نفس همراه باشید.

زندگی سراسر تلقینات ضد و نقیض است. هر روز خبری می‌شنویم. خوشحال شده یا ناراحتی احساس می‌کنیم. این اخبار مختلف را یا قبول کرده یا این که رد می‌نماییم. در جمع آنها زندگی ما تحت تأثیر این قبیل تلقینات و اخبار قرار می‌گیرد. حال می‌خواهیم در این مسیر، جانبی را انتخاب نماییم که بتوانیم در برابر این فشارها و شداید این اخبار گوناگون این تلقینات مستقیم و غیرمستقیم که به ما می‌رسند، خویشتن را حفظ کنیم و راه راست را برای رسیدن به مقصود اصلی، موفقیت و کامیابی برگزینیم. به طور کلی آنچه لازمه‌ی زندگی خوب و بهتر زیستن است فراهم سازیم. این انتخاب مسیر خوب به وسیله‌ی تلقین به نفس ممکن خواهد بود.

شاید نتوانیم اراده را به طور شایسته تعریف کنیم ولی می‌توانیم بگوییم اراده، خواسته‌ی ما است. ما چیزی را می‌پسندیم و می‌خواهیم، این خواستن ناشی از اراده‌ی ما می‌باشد. ما می‌خواهیم از خواسته‌های خود نتایج خوب و مفید برگیریم تا برای زندگی کردن آماده‌تر و دلگرم‌تر شویم، پس برای این منظور ما می‌خواهیم و ما می‌توانیم آنچه خواسته ی ما است به آن کار شروع کرده و به پایان برسانیم. نتیجه ی خوب و مثبت به دست آوریم. چون آن را اراده کرده ایم و به انجام نیز خواهیم رسانید. به کار خود اطمینان داریم و به خویشتن اعتماد می‌کنیم.

در برنامه‌ی روزانه، خواستن یعنی اراده کردن است. به همین جهت منظم و مرتب به امور روزانه رسیدن و طبق برنامه کوشش نمودن، نیروی اراده را تقویت خواهد کرد. پس از مدتی ادامه و تمرین پی خواهید برد که چقدر از نظر اراده و انجام کارها تغییراتی در شما صورت گرفته است. گفتیم تلقین به نفس رکن دیگر این دانش است. از قدیم گفته اند آنچه که از دل خیزد بر دل نشیند، یکی از اصولی که باید مراعات گردد همین گفتار است.

در تلقین و تلقین به نفس کاملاً این اصل مراعات می‌شود. آن چه را که می‌خواهید به کسی تلقین کنید باید ابتدا خودتان آن را بپذیرید. در تلقین به نفس هم چنین است باید بدانید که تلقین به نفس خود فریب دادن و سخن بیهوده نمی‌باشد، هر چه می‌گویید از ته دل می‌گویید خود نیز آن را قبول می‌نمایید. شاید ابتدا به نظر برسد که این تلقینات در شما تأثیری ندارد ولی با تکرار تلقینات همه‌ی آنها مورد قبول خواهد شد. شاید در اولین وهله این یک مسأله بغرنج و مشکل باشد ولی تکرار و باز هم تکرار با مراعات اصولی که گفته می‌شود کاملاً شما را در مسیر آن قرار خواهد داد. این قدرت را شخص پیدا خواهد کرد که به هر چه فکر می‌کند در ذهن خود آن را قبول کرده و بیان می‌کند و یا تلقین می‌نماید مورد قبول واقع شود.

مدت کوتاهی است که در زندگی شما برنامه‌ی روزانه مراعات می‌شود. این آغاز یک زندگی نوینی است. توصیه می‌شود به برنامه‌ی خود علاقه نشان داده و در انجام آن بکوشید تا به نتایج کلی و عالی دست یابید. اگر تاکنون به تنظیم آن اقدام نکرده اید باز هم دیر نشده این کار را هر چه زودتر انجام دهید. خداوند متعال نیروی مغناطیس را چون سرمایه ای در دسترس همه‌ی مخلوقات قرار داده است. از اتم گرفته تا آن دور دستترین کرات از این قانون و از این نیرو اطاعت کرده و از آن استفاده می‌کنند. بعضی از حیوانات بخصوص انسان این امتیاز را دارند که از راه صحیح آن وارد شده و پس از مطالعات زیاد برای تقویت آن در بدن دخالت اراده در آن می‌توانند با انجام و اقدام به تمریناتی بر قدرت خود بیفزایند.

هر قدر این سرمایه سرشارتر شود، شما به زندگی و مزایای آن بیشتر پی خواهید برد.

برنامه‌ی روزانه باید طوری تنظیم شود که از این سرمایه و نیروی عظیم به طور کامل استفاده به عمل آید. با انجام تمرینات و پیشرفت در آنها به تدریج پی خواهید برد که …

ادامه این محتوا یا لینک های دانلود را فقط اعضای ویژه می توانند مشاهده کنند. با کلیک بر روی دکمه زیر، عضو ویژه سایت شوید.

سبد خرید
پیمایش به بالا